به کجا چنین شتابان ؟ ... گون از نسیم پرسید ...
دل من گرفته زاینجا ... هوس سفر نداری ... ز غبار این بیابان ؟
همه آرزویم ... اما ... چه کنم ... که بسته پایم ...
به کجا چنین شتابان ؟ ... به هر آن کجا که باشد ... به جز این سرا . سرایم ...
سفرت بخیر ... اما ... تو و دوستی خدا را ...
چو از این کویر وحشت ... به سلامتی گذشتی ...
به شکوفه ها ... به باران ... برسان سلام ما را ...
faryad ya mohammada atish zadan be dine ma
پاسخحذف