۱۳۸۹ آذر ۲۶, جمعه

و چقدر کم بودند یاران در روز عاشورا

امروز از فردوسی تا انقلاب را پیاده آمدم .خیابان ها خالی بود از آن مردمی که سال گذشته امیدشان برای آزادی بسیار بود। ولی امسال... من بودم و معدودی از آن افرادی که هنوز تشنه آزادی وطنشان بودند .ولی افسوس که چقدر کم بودیم .دلم می خواست این شعر را بلند همان جا میخواندم:

در اين سراي بي كسي كسي به در نمي زند
به دشت پر ملال ما پرنده پر نمي زند



يكي زشب گرفتگان چراغ بر نمي كند
كسي به كوچه سار شب در سحر نمي زند



نشسته ام در انتظار اين غبار بي سوار
دريغ كز شبي چنين سپيده سر نمي زند


دل خراب من دگر خراب تر نمي شود
كه خنجر غمت از اين خراب تر نمي زند



گذر گهي است پر ستم كه اندرو به غير غم
يكي صلاي آشنا به رهگذر نمي زند


چه چشم پاسخ است از اين دريچه هاي بسته ات
برو که هيچ کس ندا به گوش کر نمي زند



نه سايه دارم و نه بر بيفکنندم و سزاست
اگر نه بر درخت تر کسي تبر نمي زند

۱۳۸۹ آذر ۲۵, پنجشنبه

عاشورا ساعت 11:40/خیابان انقلاب در غروق نیروهای سرکوب/مردم آهسته حرکت می کنند

گزارش عاشورا ساعت 11:40/خیابان انقلاب در قرق نیروهای سرکوب می باشد به گونه ای که به هیات ها هم اجازه ورود داده نمی شود و فقط بعضی از هیات های خودشان و با هماهنگی قبلی وارد می شوند مردم حضور داشته ولی حرکتی نکرده و ایستاده و یا به آرامی حرکت می کنند، به نظر می رسد همه منتظر جرقه ای هستند.

گزارش از عاشورا ساعت 10 - وحشت بیش از پیش رژیم را نشان می دهد

طبق خبری که چند لحظه پیش (ساعت 10) دریافت کردم، رژیم بیشتر از آنچه انتظار می رفت ترسیده است। از میدان صادقیه تا آزادی و از آنجا تا امام حسین گله به گله نیرو مستقر شده، در میادین اصلی به قدری نیرو زیاد می باشد که حلقه ای را تشکیل داده اند، همچنین نیروها بالای پلهای عابر پیاده نیز مستقر شده اند، در میدان امام حسین که به قدری نیرو گذاشته اند که دیگر جا برای کسی نیست। آنها می ترسند پس ما پیروزیم